خبرگزاری امید اراک (خبر و عکس خبری )

سیاسی،فرهنگی،اجتماعی،ورزشی ( عکس خبری ) ( گزارش تصویری )

خبرگزاری امید اراک (خبر و عکس خبری )

سیاسی،فرهنگی،اجتماعی،ورزشی ( عکس خبری ) ( گزارش تصویری )

خبرگزاری امید اراک (خبر و  عکس خبری )

خبرگزاری امید اراک


دسته‏ بندی و وظایف مطبوعات از نگاه رهبر معظم انقلاب‏


به گزارش خبرنگار خبرگزاری امید اراک


قلم نقشی مهم در سعادت و شقاوت ملت ها ایفا می‏کند و اهل قلم، بیان و اندیشه تاثیری بسزا در پیشرفت ملتها دارند و گاه موجب عقب گرد و پس‏ماندن آن‏ها می شوند؛ اما آنچه در این مجال اندک می‏توان به آن پرداخت، یکی از عرصه‏های قلم‏فرسایی یعنی مطبوعات است. در این مجال تلاش ما بر آن خواهد بود که در بررسی نقش مطبوعات به آرای مقام معظم رهبری به عنوان اصلی‏ترین سکاندار انقلاب اسلامی توجه داشته باشیم و به عبارت بهتر به بهانه روز قلم، نگاهی به برخی آثار و آرای ایشان درباره مطبوعات داشته باشیم. جمهوری اسلامی به عنوان نظامی اسلامی متکی به مردم و دارای پشتوانه مردمی، نظامی نیست که از ابزارهای آگاهی‏بخشی به مردم احساس خطر کند. از منظر نظام اسلامی هر آنچه بتواند به مردم آگاهی صحیح و خودآگاهی دهد نه تنها منفور نیست، بلکه ستوده و مبارک است. مطبوعات نیز اگر در مسیرآگاهی‏ بخشی واقعی به مردم و افزایش سطح دانش، بینش و تفکر آن‏ها گام بردارند، بی شک مورد حمایت و تأیید نظام اسلامی قرار می‏گیرند.

 بر اساس بیانات صریح مقام معظم رهبری، مطبوعات کشور از نگاه ایشان به سه دسته زیر تقسیم می شوند:

 1. مطبوعات خودی و اسلامی‏

 2. مطبوعات بی‏طرف و خنثی‏

 3. مطبوعات معاند و دشمن‏

 که خصوصیات و کارکردها و نحوه تعامل نظام اسلامی با هریک از این مطبوعات به اختصار در مطلب زیر مورد توجه قرار گرفته است. آنچه بیان خواهد شد البته تمامی مسائل مورد نظر مقام معظم رهبری در این زمینه نیست بلکه شمه‏ای درباره نوع وظایف و دسته‏بندی مطبوعات اسلامی ‏در عرصه مبارزه نظام اسلامی با ابرقدرتهاست. امید است که همه ما در انجام وظایف خویش موفق باشیم. ان شاء الله.

 

"ن و القلم و ما یسطرون " قسم به قلم و آنچه بدان می‏نویسند. روز 14 تیر روز قلم نامگذاری شده است. برخی در بیان علت این تسمیه آورده‏اند که: "در صفحات تقویم، چهاردهم تیرماه با عنوان "روز قلم " به خود جلوه دیگر بخشیده است. نام‏گذاری این روز به نام قلم، بی‏ارتباط با تاریخ کهن، متمدن و فرهنگ‏ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر(عطارد) می‏نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسبت روزنویسندگان نام گذاری شد.

 اما چه این تصادف را مورد توجه قرار دهیم و چه از آن چشم بپوشیم نمی‏توان بر این حقیقت چشم پوشید که قلم نقشی مهم در سعادت و شقاوت ملتها ایفا می‏کند و اهل قلم و بیان و اندیشه تاثیری بسزا در پیشرفت ملتها و گاه در عقب گرد و پس‏ماندن آن‏ها ایفا می‏کنند. به همین مناسبت در این مجال کوتاه بر آن هستیم که نگاهی به برخی مسائل مبتلابه مطبوعات داشته باشیم.

 البته باید توجه داشت که قلم و نقش تاثیرگذار آن به مطبوعات محدود نمی‏شود و همه اقسام دیگر تاثیرگذاری اهل فکر و اندیشه و قلم نیز باید مورد توجه و دقت نظر قرار گیرند اما آنچه دراین مجال اندک می‏توان به آن پرداخت یکی از عرصه‏های قلم‏فرسایی یعنی مطبوعات است. در این مجال تلاش ما بر آن خواهد بود که در بررسی نقش مطبوعات به آرای مقام معظم رهبری به عنوان اصلی‏ترین سکاندار کنونی انقلاب اسلامی توجه داشته باشیم و به عبارت بهتر به بهانه روز قلم نگاهی به برخی از آثار و آرای ایشان در باب مطبوعات داشته باشیم. به تعبیر مقام معظم رهبری: "نقش رسانه‏های عمومی و بهویژه مطبوعات در دنیای امروز بر کسی پوشیده نیست؛ ولی افزون بر این، مطبوعات در نظام اسلامی - انقلابی، به خاطر مسؤولیتهای خطیر انقلابی، شأن و منزلت ویژه‏ای یافته‏اند. صفحات مطبوعات مسئولیت‏شناس، در این چند سال همواره عرصه رویارویی هوشمندانه قلم های متعهد و دردآشنا با تهاجمات ضد فرهنگی استکبار و عناصر مسخ‏شده و بی‏هویت بوده است. "

 

 

رابطه مطبوعات با نظام جمهوری اسلامی‏

 

نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام اسلامی متکی به مردم و دارای پشتوانه مردمی، نظامی نیست که خود را در برابر آگاهی‏دهی به افراد بداند و از ابزارهای آگاهی‏بخشی به مردم احساس خطر کند. از منظر نظام اسلامی هر آنچه بتوان به مردم آگاهی صحیح و خودآگاهی و خدا آگاهی بدهد نه تنها بد و منفور نیست بلکه خوب و مستحسن و مبارک است. مطبوعات نیز اگر در جهت آگاهی‏دهی واقعی به مردم و افزایش سطح دانش و بینش و تفکر آن‏ها باشند مورد حمایت و تأیید نظام اسلامی قرار می‏گیرند.

 بر این اساس، نظام اسلامی از ابتدا و مبنائا خود را در برابر مطبوعات تعریف نمی‏کند و حتی خود را به علت ماهیت مردمی‏که دارد، حامی این نوع از مطبوعات می‏داند. به تعبیر مقام معظم رهبری: "مطبوعات یعنی مطبوعات سالم؛ نه لزوماً مطبوعاتی که طرفدار دولت باشند - که من در تقسیم‏بندی عرض خواهم کرد -. مطبوعاتی که طریق سلامت بپیمایند و بنا بر عناد و بدجنسی نداشته باشند. این گونه مطبوعات، در هر رشته‏ای قلم بزنند - سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند - و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کرده‏اند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم می‏افزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است.

 بنابراین، حرف من دو مخاطب دارد: یک مخاطب، دولت است. دولت باید موضوع مطبوعات را خیلی جدّی بگیرد. " (بیانات مقام معظم رهبری‏در دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور 13/2/1375)

 اصولا نظام اسلامی مبتنی بر آگاهی‏بخشی است و همه حرف آن در عرصه مطبوعات به همین نکته باز می‏گردد که مطبوعات چقدر توانسته‏اند آگاهی‏بخشی لازم را ایجاد و حفظ کنند. از منظر اسلامی نظامی که بر ناآگاهی و جهل مردم مبتنی شود نظامی غیر دینی و ضد دینی و به سبک معاویه است.

 

انواع مطبوعات در ایران اسلامی‏

 

با توجه به آنچه ذکر شد به نظر می‏رسد که باید برای مطبوعات دسته‏بندی و تقسیم‏بندی‏ای قائل شد. چرا که وقتی برای یک مجموعه، هدف و کارکردی در نظر گرفته می‏شود، آنگاه باید توقع داشت که آن‏ها که آن هدف را محقق می‏کنند از آن‏ها که آن هدف را مورد توجه قرار نمی‏دهند جدا شوند و هر کدام در یک دسته جداگانه قرار گیرد. بر همین اساس مقام معظم رهبری نیز در یک بحث صریح و شفاف خاطرنشان می‏سازند که مطبوعات ازنظر جمهوری اسلامی و در رابطه با جمهوری اسلامی به سه دسته تقسیم می‏شوند. مقام معظم رهبری در بیان این سه دسته می‏فرمایند: "مطلبی که می‏خواهم عرض کنم، تقسیم‏بندی مطبوعات کشور، در ارتباط با نظام است. این تقسیم‏بندی از جهت فضای کلّی مطبوعات و جهت کلی دادن به آن‏ها، کاری لازم است. از این جهت بنده این تقسیم‏بندی را می‏کنم و الّا فعلاً بنای ایراد و اعتراض نسبت به کسی ندارم. از این جهت، مطبوعات کشور به سه قسم تقسیم می‏شوند: یک قسم مطبوعاتی هستند که نظام را قبول دارند و موافقین نظامند. البته منظور این نیست که دولت را با همه کارهایش قبول دارند. کسانی که نظام را قبول دارند، طیف وسیعی را تشکیل می‏دهند. بعضی منتقد به دولت یا طرفدار آن هستند. بعضاً معترض به فلان وزارتخانه و فلان تشکیلات و دستگاه، یا مدافع آن‏ها هستند. ولی به هر حال، نظام جمهوری‏اسلامی را در ایران، قبول دارند. در بین آن‏ها چپ هست، راست هست، سلایق مختلف هست، جناح‏بندیهایی با خط و خطوط مختلف در عرصه سیاسی هست. این‏ها همه در یک طرف قرار می‏گیرند و اکثریت هم این‏هایند. قسم دوم، مطبوعاتی هستند که نسبت به نظام اسلامی بی‏تفاوتند. یعنی هیچ گونه طرفداری از نظام -حتّی به صورت درج یک خبر - نمی‏کنند؛ لکن کاری هم به کار نظام ندارند و از کنار آن رد می‏شوند. این هم یک قسم از مطبوعات است. (مثل مجلات علمی، مجلات فرهنگی محض، مجلّات شعری، مجلات تخصّصی و امثال این‏ها.) یک قسم هم مطبوعاتی هستند که بنده اسمشان را مجلات یا روزنامه‏های "معاند " می‏گذارم؛ "مطبوعات معاند " ! که البته تعدادشان زیاد نیست و اسمی هم از مجله‏ای نمی‏آوریم! از جمله اصطلاحات غلط و رایج در این قسم از مطبوعات، اصطلاح "دگراندیش " است. عناصر فعّال در این مطبوعات هم، خوششان می‏آید که به آن‏ها "دگراندیش " اطلاق شود! در معنا می‏خواهند بگویند چون ما اندیشه دیگری داریم، مورد غضب دستگاه هستیم! البته خیلی هم مورد غضب نیستند. به هر حال، بحث اندیشه، اصلاً نیست. بحث "دگراندیشی " نیست.

 خوب؛ در جمهوری اسلامی، همه گونه اندیشه‏ای آزاد است. ما با اقلیّتهای مذهبی هم مثل برادران خودمان برخورد و رفتار و رفاقت می‏کنیم. اصلاً یادمان نمی‏آید که فلان کس - فرض بفرمایید - مذهب دیگری دارد و قاعدتاً فکر ما، دین ما و اسلام ما را هم قبول ندارد! حتّی به خانه‏های آن‏ها هم می‏رویم. بنده سالهاست که به مناسبت سال نو مسیحی، معمولاً به خانه شهدای مسیحی می‏روم. طرف، آشوری یا ارمنی است. به خانه‏شان می‏رویم؛ پهلوی زن و بچه و جوانشان می‏نشینیم؛ حرف می‏زنیم و میوه و شیرینی‏شان را می‏خوریم؛ ولی هیچ یادمان هم نمی‏آید که این‏ها مذهب دیگری دارند. ما در جمهوری اسلامی، بحث اندیشه نداریم که مثلاً چون کسی اندیشه دیگری دارد، با او برخورد کنیم. اصلاً این طور نیست! پس، "دگراندیش " یعنی چه؟! بحث، بحثِ "عناد " است؛ بحث "معارضه " است؛ بحث "غرض‏ورزی " است. غرض‏ورزی می‏کنند؛ چون این نظام را قبول ندارند. البته فقط قبول نداشتن هم نیست. بنا دارند با نظام معارضه کنند. یعنی عناد کنند و به همان مقداری که جرأتشان اقتضا می‏کند، ضربه بزنند. البته چندان هم آدمهای با جرأتی نیافتیمشان! امّا همان مقدار که شرایط ایجاب می‏کند، در پی آنند که حرفی بزنند؛ در بزنگاهی خاص، نیشی فرو کنند و زهری بریزند. بحثْ سرِ این‏هاست؛ یعنی مغرضین که یک طبقه و یک دسته‏اند.

 هر کدام از این‏ها، حکمی دارند. عرض کردم، من این جلسه را می‏خواهم صریح باشم و امیدوارم و خواهش می‏کنم شما هم در زمینه مطبوعات، با مردم از شیوه صراحت پیروی کنید. البته نمی‏خواهیم بگوییم بروید و فوراً معاندین را معرفی کنید و بگویید فلان کس چنین است؛ نه. جنجال آفرینی، اصلاً! بنده تشنّج فکری و فرهنگی را اصلاً قبول ندارم. نه؛ هر کس به کار و وظیفه خودش بپردازد. لکن در بیان مطالب با مردم، از همین روحیه و همین لسان استفاده کنید. ما گاهی به این‏ها می‏گوییم که به‏خلاف همه دیپلماسیهای عالم، دیپلماسی ما صریح است. علی‏ای حال، می‏خواهیم صریح صحبت کنیم. "(13/2/1375)

 بر اساس آنچه ذکر شد مطبوعات کشور از نگاه ایشان به سه دسته زیر تقسیم می‏شوند:

 1. مطبوعات خودی و اسلامی‏

 2. مطبوعات بی‏طرف و خنثی‏

 3. مطبوعات معاند و دشمن‏

 

بخش اول مطبوعات خودی‏

 

ترویج دین و انقلاب‏

 اولین وظیفه مطبوعات خودی آن است که ترویج اسلام و اهداف انقلاب را صدر فعالیت‏های خویش قرار دهند و برای ترویج اسلام و انقلاب بکوشند. به تعبیر مقام معظم رهبری: "مهمترین وظیفه مطبوعات در نظام اسلامی، نقش فرهنگی آنان در معرفی و دفاع از ارزشها و آرمانهای مورد قبول این امت انقلابی و بالا بردن سطح آگاهی و معرفت آنان است. در حال حاضر و به خصوص پس از شکست کامل مارکسیزم، استکبار غرب برای گسترش سیطره سیاسی و الحادی خود بر ملتهای انقلابی، عمدتاً از محورها و شیوه‏های فرهنگی بهره می‏گیرد. معارضه شایسته با تهاجم فرهنگی غرب در ابعاد مختلف، باید صدر برنامه‏های رسانه‏های عمومی قرار گیرد. بی‏تفاوتی و مسامحه در برابر این تهاجم فرهنگی، که گاه با قلم عناصر مطرود و خودباخته داخلی صورت می‏گیرد، زیانهای جبران‏ناپذیری در بر خواهد داشت. "

 

حفظ وحدت و یکپارچگی‏

 

مطبوعات خودی و اسلامی، مطبوعاتی هستند که در جهت حمایت از جمهوری اسلامی اقدام می‏کنند و برای تقویت آن قلم می‏زنند. این مطبوعات علی‏رغم همه نقایص و اشکالاتی که می‏توانند داشته باشند و با همه اختلافاتی که با هم دارند، هم‏هدف و هم‏راستا هستند و به تعبیر مقام معظم رهبری: "دیدگاه من درباره گروه اوّل این است: ما معتقدیم آقایانی که نظام را قبول دارند، وظایفی هم به عهده دارند. این وظایف، با سلیقه و عقیده خاص آن‏ها هم هیچ منافاتی ندارد. توقّع این است که به آن وظایف عمل کنند.

 یکی از آن وظایف این است که فضای کشور را فضای تشنّج مطبوعاتی قرار ندهند. یعنی پیوسته این به آن و آن به این بد نگوید....روزنامه‏ها با هم دعوا دارند. خوب؛ به هم چه کار دارید؟! کار خودتان را بکنید. یک نفر خطِّ یک است، یکی خطِّ دو است، یکی خطِّ سه است. خوب؛ هر کس خطِّ خودش را برود، کار خودش را بکند. توقّع نیست که این‏ها از سلایق خودشان، به خاطر دیگری دست بردارند. هر کسی مبنایی دارد، ممشایی دارد، سلیقه‏ای دارد. پس، یک توقّع این است که با دعواهای خودشان، فضا را، فضای تشنّج نکنند. "

 بنابراین اولین وظیفه نشریات انقلابی و حامی نظام این است که هر کس مطابق سلیقه و منش و خط خودش در جهت تقویت انقلاب تلاش کند و از تضعیف دیگران بپرهیزد و از ایجاد تنش و درگیری و زد و خورد و درگیر کردن مردم در این مسائل خودداری کند. اما مقام معظم رهبری علاوه بر این، دستور دیگری نیز به این مطبوعات می‏دهند:

 

خودداری از تضعیف نظام‏

 

"توقّع... این است: نظامی را که قبول دارند، تضعیف نکنند. نمی‏گوییم به فلان وزیر یا فلان مسؤول یا فلان بنیاد یا فلان نهاد انقلابی، اعتراض نکنید. اگر اعتراض و انتقاد در حدّ معقولی باشد، چه مانعی دارد؟! به قول آقایان دولتیها "سازنده " هم هست. بر سرِ انتقاد، بحثی نداریم. بحث بر سرِ نظام است. از آن‏جا که پایه هر نظام و هر زندگی‏فردی بر امید است، پس امید را در دلهای مردم متزلزل نکنید. این، یکی از سفارشهای ماست. به گونه‏ای حرف نزنید که پیر و جوان و زن و مرد، افق آینده خود را تیره و مه‏آلود ببینند. چرا این کار را می‏کنید؟! ایران که افق مه‏آلود و تیره‏ای ندارد! این ملت، ملتی است که با همه مشکلات بزرگ در طول قرنها دست و پنجه نرم کرده و بر همه آن‏ها، ولو بعد از گذشت مدتها، فائق آمده است. پس افق تیره‏ای در کشور نداریم. "

 

تقویت فرهنگ عمومی و دانش و بصیرت مردم

 

 وظیفه دیگر مطبوعات انقلابی و طرفدار نظام این است که فرهنگ عمومی کشور و دانش اجتماعی مردم را عمق و کیفیت بدهند و بر آگاهی‏ها و بصیرت‏های مردم بیفزایند. به تعبیر مقام معظم رهبری: "از جمله موارد... یکی هم نشر فرهنگ عمومی و دانش اجتماعی است که باید به آن عمق و کیفیّت دهید. اصلاً مهمترین کار شما آقایان و خانمها که در مطبوعات کار می‏کنید، این است که به کارها کیفیّت دهید؛ هم به کارهای سیاسی، هم به کارهای فرهنگی و هم به کارهای ادبی. انسان گاهی اوقات در مطبوعات، صفحه شعر را می‏نگرد؛ اصلاً رغبت نمی‏کند بخواند. سرمقاله را نگاه می‏کند؛ اصلاً هیچ جاذبه‏ای ندارد. پس زیبایی در سخن چه شد؟! لطافت زبان فارسی چه شد؟! هنر نویسندگی چه شد؟! ذوق چه شد؟! مگر نه که این همه برای کیفیّت بخشیدن به مطبوعات است؟! از واژه‏های سنجیده، تعبیرات زیبا و ترکیبات نو استفاده کنید. از هنر، از کاریکاتور و از عکس استفاده کنید. تحلیلهای خوب چاپ کنید. خوب؛ این‏ها مواردی است که ما از همه مطبوعاتِ قسم اوّل، انتظار داریم رعایت کنند. اکثریت مطبوعات هم - اعم از روزنامه و مجله - این‏ها هستند. "

 

بخش دوم مطبوعات بی‏طرف‏

 

در مورد مطبوعات بی‏طرف می‏توان به همه نشریاتی اشاره کرد که از کنار مقوله مهم اسلام و انقلاب اسلامی بی‏تفاوت می‏گذرند و از میان همه حماسه‏ها و گردنه‏هایی که انقلاب اسلامی از آن‏ها عبور می‏کند به هیچ‏یک توجهی ندارند و البته در جهت مقابله با نظام اسلامی نیز حرکت نمی‏کنند. در مورد این نشریات نگاه نظام اسلامی نه تنها مقابله و طرد نیست بلکه کمک و دستگیری و تلاش در جهت بهبود آن‏هاست چرا که نظام اسلامی هر حرکتی را که به اعتلای ایران اسلامی بینجامد مثبت و مفید تلقی می‏کند ولو این که عامل و فاعل آن ارادتی به انقلاب و ارزشهای مقدس آن نداشته باشد. به تعبیر مقام معظم رهبری: "ما از مطبوعات قسم دوم، انتظار زیادی نداریم. یعنی به هیچ وجه از کسانی که درباره نظام، اظهار نظر مثبتی نمی‏کنند، حرفی در تأیید نمی‏زنند، مشغول کار علمی و فرهنگی خودشان هستند و البته علیه نظام، اقدام و فعالیتی هم نمی‏کنند، هیچ انتظاری نداریم. این را بدانید! بنده به عنوان مسؤول کشور عرض می‏کنم: هیچ گونه انتظاری نداریم. هر کس در این زمینه از فشار دستگاه سخن به میان می‏آورد، خلاف واقع و دروغ گفته است. آن‏ها کار خودشان را بکنند. اگر فرهنگ کشور را تقویت می‏کنند، دولت باید کمکشان کند. اگر سواد مردم را زیاد می‏کنند؛ به ترویج ادبیات می‏پردازند و زبان فارسی را رواج می‏دهند، دولت باید کمک هم به آن‏ها بکند؛ ولو بی‏تفاوتند. با ما کاری ندارند، نداشته باشند. ما هیچ انتظاری از این‏ها نداریم. "

 

بخش سوم مطبوعات معاند و دشمن‏

 

ابتدا باید خاطر نشان ساخت که "اگر مطبوعات قسم سوم را "معاند " می‏نامم، به این معنا نیست که شمشیر به دست گرفته‏ایم و می‏خواهیم سراغشان برویم؛ خیر! وضع آن‏ها، فردا با دیروز، هیچ فرقی نخواهد کرد. من می‏خواهم حقیقت مطلب را بیان کنم و آنچه را در ذهن هست، بگویم. اوّلاً در مطبوعاتی که معاند با نظام جمهوری‏اسلامی هستند، عناصر نامطمئن، زیاد است. اگر هم واقعاً بعضی از افراد که در این قسم مطبوعات حضور دارند، بنا ندارند با دستگاه در بیفتند؛ اما وجود آدمهای ناباب در تشکیلاتشان، حتمی است. ما در این تشکیلات آدمهایی را می‏شناسیم که سابقه آن‏ها به کلّی غیر قابل اعتماد و سالب اطمینان است. فرض بفرمایید در این تشکیلات، عنصر یا عناصری با گرایش مارکسیستی قوی حضور دارند که شناخته شده‏اند. بنده بسیاری از آن‏ها را با نام و نشان و آثار، از دیرباز می‏شناسم. من با محیط روشنفکری کشور، سالهای متمادی ارتباط تنگاتنگ و نزدیک داشتم و با خیلی از این افراد که بعضی در ایرانند و بعضی در خارج، یا ارتباط نزدیک و دوستانه، یا سلام و علیک و یا آشنایی داشتم. اغلب آن‏ها خارج از دایره اطّلاع و معرفت من نیستند. پیش از پیروزی انقلاب، سالهای متمادی، لااقل با آثارشان آشنایی داشته‏ام. در میان این‏ها کسانی بودند که گرایشهای مارکسیستی تندی داشتند و با همین گرایشهای مارکسیستی، بنای همکاری با ساواک را گذاشتند و یا در دفتر "فرح " مشغول فعالیت شدند! خوب؛ این سابقه، سابقه خیلی پاکی است؟! به چنین عناصری می‏توان اعتماد کرد؟! البته توقّع‏داشتن از عنصر یا عناصری چنین، واقعاً توقّع بی‏جایی است. "

 پس اولین نکته در مورد مطبوعات دسته سوم این است که هرچند نظام اسلامی قصد قلع و قمع این‏ها و برخورد با این‏ها به صورت ضربتی را ندارد اما به هیچ وجه به چنین مطبوعاتی اطمینان ندارد و بنای او بر اتکای به چنین مطبوعات و نشریاتی نیست و با توجه به سوابق سوء و یا عملکرد ناصحیح گذشته این مطبوعات از آن‏ها سلب اعتماد کرده است و بر همین مبنا کار آن‏ها را موشکافانه مورد بررسی قرار می‏دهد. البته این به معنی بستن همه این مطبوعات نیست بلکه به معنی مقابله با قانون‏شکنی و دشمنی با جمهوری اسلامی است. از جمله شعارها و ترفندهای همیشگی این مطبوعات این است که دم از عدم آزادی می‏زنند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: "کسانی در مطبوعاتِ قسمِ سوم حضور دارند که امروز دم از آزادی می‏زنند. می‏گویند: "آزادی بیان نیست و اختناق حاکم است. " می‏گویند: "دولت هر چه را دلخواه خودش باشد، اجازه گفتن و نوشتن می‏دهد. " در حالی که خودشان هم می‏دانند خلاف واقع می‏گویند. برخی از همین افراد، در دوران رژیم شاه هم به کارهای مطبوعاتی سرگرم بودند. آن اختناق سیاه را می‏دیدند؛ اما نه فقط لب از لب نمی‏گشودند که همکاری هم می‏کردند! این‏ها با ستایشهای زبانی، نوشتن مقالات و با نوشتن کتاب و جزوه، به نفع دستگاه آن روز کار می‏کردند. آیا این‏ها در دفاع از آزادی صادقند؟! کسی‏که دوره اختناق محمّدرضا شاهی را تحمّل کرده و لب به اعتراض نگشوده، اگر در دوران جمهوری اسلامی که هر کس هر چه می‏خواهد می‏نویسد، دم از آزادیخواهی بزند، آیا از صداقت برخوردار است؟!

 این‏ها توجّه ندارند که خودشان مکذّب خودشان هستند. مصداقِ کسی هستند که یک ساعت استدلال می‏کرد تا ثابت کند آدم کم حرفی است! مرتّب می‏نویسند آزادی نیست و نوشته‏های خود را با انواع تهمتها همراه می‏کنند. نظام را متحجّر، تنگ نظر، یک‏سو نگر، بی‏سواد، غافل از مسائل نو، قرون وسطایی و دارای عینک کهنه می‏نامند و با استفاده از تعبیرات به اصطلاح ادبی و هنری، آن را متّهم می‏کنند. با این حال، اگر فرضاً روزنامه‏ای مطلبی علیه‏شان بنویسد، فریاد برمی‏آورند که "محیط، محیط تهمت است و به ما تهمت می‏زنند. " آیا تهمت زدن به مسؤولین نظام؛ یعنی‏کسانی که عمری را در مبارزه، در سختی و در رنج و مصائب رژیمی که شما با آن همکاری می‏کردید، گذراندند و اکنون هم که مسؤولیت دارند، از این مسؤولیت برای دنیای خودشان هیچ استفاده‏ای نمی‏کنند، جایز است، ولی انتقاد از شما، خطای نابخشودنی است؟! "

 

پایبندی به قانون و توجه به خط قرمزها

 

مسأله‏ای که باید به آن توجه داشت این است که بی‏اعتمادی نظام به دسته سوم از مطبوعات به این معنی نیست که دسته‏های دیگر هرچه خواستند بکنند و هر چه خواستند بنویسند و علیه هر فرد و گروهی به عنوان این که مخالف نظام است کار کنند بلکه مرزهای قانون برای همه است و همگان باید به قانون پایبند باشند. "البته همه مطبوعات باید توجّه داشته باشند که خطّ قرمزی وجود دارد و از این خطّ قرمز، هیچ کس نباید عبور کند. نه این‏که ما اجازه نمی‏دهیم؛ در هیچ جای دنیا اجازه نمی‏دهند. در به اصطلاح دموکراتیکترین کشورها هم اجازه نمی‏دهند. شما ببینید آن وقتها که در آمریکا خبری از موج چپ بود - حالا که دیگر این خبرها نیست - چپهای آمریکا -اعم از گروههای‏کمونیست یا سوسیالیست - و اجتماعاتشان تحت چه شرایطی زندگی می‏کردند! شما رمانهایی را که بعضی‏از نویسندگان دارای گرایش به چپ، مثل "هواردفاست " نوشته‏اند - چند رمان او به فارسی هم ترجمه شده و بنده دیده‏ام - بخوانید و ببینید درباره چپها چه مطالب تکان‏دهنده‏ای آورده‏اند! همین کتاب معروف "خوشه‏های خشم " اثر "جان اشتاین بک " یا دیگر کتابش را که الآن در ذهنم نیست، بخوانید و ببینید راجع به وضع چپ ها و برخورد سردمداران مرکزِ به اصطلاح دموکراسی با آن‏ها، چه نوشته است! بخوانید و بدانید که مرکزِ به اصطلاح دموکراسی و قبله کسانی که صاحب چنین قلم های بد و زشتی در ایرانند، حتّی حاضر نبودند چپ ها را تحمّل کنند؛ چون معتقد بودند، مارکسیسم، نظام سرمایه‏داری آمریکا را زیر سؤال می‏برد. خوب؛ اگر چپ ها را تحمّل می‏کردند، به معنای موافقت با عبور آن‏ها از خطّ قرمز بود. اگر امروز مجموعه‏ای در آمریکا پیدا شود که بنویسد، بگوید و شعار بدهد "آمریکا باید تجزیه گردد "، یا شعار بدهد "آمریکا باید به چهل و نه ایالت تقسیم شود "، چگونه با آن رفتار می‏کنند؟ اگر امروز کسی در آمریکا قد عَلَم کند و بگوید "چون چهل، پنجاه میلیون سیاه در ایالات متّحده زندگی می‏کنند، باید کشور جداگانه‏ای داشته باشند و بخشی از آمریکا را به آن‏ها بدهید تا حکومت تشکیل دهند "، دولت آمریکا با وی چه برخوردی خواهد داشت؟ آیا همان کاری را که با فرقه داوودیها کردند و همه را در ساختمانی به آتش کشیدند، با او نخواهند کرد؟ این‏ها خطوط قرمز یک ملت است. شما، انقلاب را زیر سؤال ببری، اصل انقلاب را نفی کنی و در نفی نظام جمهوری اسلامی بکوشی؟! خوب؛ این خطّ قرمز است و قابل تحمّل نیست. "

 

سابقه نامطلوب مطبوعات معاند

 

روش نظام اسلامی در برخورد با مطبوعات معاند نیز از سر مدارا و اغماض است اما این اغماض نیز هنگامی صورت می‏گیرد که این مطبوعات وارد خط قرمزهای نظام نشوند و با اصل نظام مقابله نکنند: "مطبوعات معاند، تاکنون بارها خطّ قرمزها را تهدید کرده‏اند و بعد از این هم خواهند کرد. من هم فعلاً بنا ندارم در این‏باره، تجدید روشی نسبت به آنچه درگذشته بوده، بکنم. با این‏ها بر اساس اغماض رفتار می‏شود. من در مطبوعات قِسم سوم - معاند - خیلی از موارد تهدیدکننده خطّ قرمزها را می‏بینم. البته نه به صورت بریده جراید؛ بلکه خود نشریه را می‏بینم؛ چون مطالعه نشریات مختلف را دوست می‏دارم. این‏ها در مطبوعات خود، گاه با شعر، گاه با نثر، گاه با قصّه و گاه با گزارشهای نامربوط، موضوع را به جاهایی می‏کشانند. اگر چه دستگاه تاکنون حرفی نزده و برخوردی نکرده است، ولی خوب؛ این‏ها خطّ قرمز است. باید توجّه داشته باشند. جالب این‏جاست که بعضاً از ما طلبکار هم می‏شوند! می‏گویند "چون ما دولتی نیستیم، پس حق داریم چنین مواردی را مطرح کنیم " ! اصلاً بحث دولتی و غیر دولتی‏نیست! بحثِ اساسِ یک نظام است. کدام نظام اجازه می‏دهد که شما اساسش را زیر سؤال ببری و از آن، تسهیلات هم بگیری؟! جوانان توجّه داشته باشند! بعضی از جوانان و روزنامه‏نگاران خودمان که درباره بعضی از این اشخاص دچار اشتباه می‏شوند، بدانند: ظواهر این‏ها، مورد نظر و ملاک نیست و اعتبار ندارد. باطن قضیه این است که با اصل نظام مخالفند و مبارزه هم می‏کنند. البته گاهی هم، برای این‏که از قافله عقب نمانند، از مردم می‏گویند. "

 مطبوعات معاند در چندین سال گذشته البته رفتارهای سوء و تلاش‏های منفی فراوانی داشته‏اند که بنا به شرایط زمانی مختلف میزان آن‏ها و اثر این رفتارها کم و زیاد می‏شده است. این خطر هنگامی افزایش می‏یابد که در دایره معتقدین به نظام نیز کسانی فریب این جریان معاند را می‏خورند و به آن‏ها می‏پیوندند به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: "امروز کسانی، با مستمسک قرار دادن چیزهایی که خودشان هم آن‏ها را قبول ندارند، به جنگِ ایمان مردم آمده‏اند و می‏آیند و عدّه‏ای هم به صورت فریب‏خورده و غافل به این‏ها نگاه می‏کنند. بعضی هم متأسّفانه آن‏ها را کمک می‏کنند. در دایره معتقدین به انقلاب، همه اختلافات قابل حلّ است. کسانی که انقلاب را قبول دارند، امام را قبول دارند، اسلام را قبول دارند، حرکت در راه خدا را قبول دارند، اخلاص را قبول دارند، فداکاری را قبول دارند، ایثار را قبول دارند، هرگونه اختلاف سلیقه، اختلاف سیاسی و اختلاف بینشی در هر نوع از مسائل کشور داشته باشند، قابل حلّ است و مشکلی نیست. مشکل آن‏جا بروز می‏کند که کسانی که اسلام را قبول ندارند، امام را مطلقاً قبول ندارند، این نظام را قبول ندارند، از اوّل تا توانستند با این نظام جنگیدند و وقتی رفتند در خانه‏هایشان نشستند که دیدند دیگر سلاح‏هایشان کند شده است، این‏ها بیایند پشت سرِ کسی یا پشت سرِ جمعی پنهان شوند و شروع کنند به ایمان مردم دست‏اندازی کردن و آن را هدف قرار دادن. این، قابل قبول نیست. من می‏بینم که بعضی از مطبوعات کشور، متأسّفانه دستخوش چنین بحرانی هستند. باید خودشان را نجات دهند. هم دستگاه های فرهنگی کشور موظّفند، هم دستگاه های امنیتی و هم دستگاههای قضایی. ما به آزادی بیان و آزادی فعّالیتهای اجتماعی معتقدیم. اصلاً این مفاهیم و این حقایق را انقلاب و پیشروان انقلاب به این کشور آوردند. "(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان سپاه 24/6/1377)

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.